آنچه یافت می نشود،آنم آرزوست.

از درونم به بیرون می نگرم...

آنچه یافت می نشود،آنم آرزوست.

از درونم به بیرون می نگرم...

سلام خوش آمدید

۹۵ مطلب با موضوع «فرهنگی» ثبت شده است

ساده گرفته ایم آمدنت را....

یا صاحب الزمان... تومیدانی از دل ما... وقت آمدنت نشده مولا جان؟ ...

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

و چه زیبا فرمودن آیت الله بهجت رحمة الله علیه : بالاترین دعا طاعت است.


مدت زمان: 3 دقیقه 56 ثانیه

دریافت
حجم: 4.83 مگابایت
توضیحات: تامل برانگیز

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۷
  • الهام رضوانی گیل کلائی (اندیشه خلاق)

گاهی آنقدر واقعیت داری
که پیشانی ام به یک تکه ابر سجده می برد
به یک درخت خیره می شوم
از سنگ ها توقع دارم مهربانی را
باران بر کتفم می بارد
دستهایم هوا را در آغوش می گیرد
شادی پایین تر از این مرتبه است
که بگویم چقدر
گاهی آن قدر واقعیت داری
که من صدای فروریختن
شانه های سنگی شیطان را می شنوم
و تعجب نمی کنم
اگر ببینم ماه
با بچه های کوهستان
گل گاو زبان می چیند؟

 

" زنده یاد سلمان هراتی"

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۱۷
  • الهام رضوانی گیل کلائی (اندیشه خلاق)

نماز

  • الهام رضوانی گیل کلائی (اندیشه خلاق)

زندگی یعنی پژوهش و فهمیدن چیزی جدید.

"استاد دکتر سید محمود حسابی"

مطالعه زندگینامه پرفسور حسابی بسیار بسیار بسیار آموزنده و قابل تامل است. و در هر عصر و دوره ای قابل درک است.

ضمن توصیه به مطالعه کتاب ارزشمند استاد عشق

به نظر میرسد اندکی تامل در مطالب این کتاب فاخر خالی از لطف نباشد.

  • الهام رضوانی گیل کلائی (اندیشه خلاق)

  • الهام رضوانی گیل کلائی (اندیشه خلاق)

مهر خوبان دل و دین از همه بی پروابرد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد

تو مپندار که مجنون سرِخود مجنون شد
از سَمک تا به سُهایش کشش لیلا برد

من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد

من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم
اوکه میرفت مرا هم به دل دریا برد

جام صهبا به کجا بود و مگر دست که بود
که در این بزم بگردیدو دل شیدابرد

خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود
که به یک جلوه زمن نام ونشانم برد

خودت آموختی ام مهر و خودت سوختی ام
با برافروخته رویی که قرار ازمابرد

همه یاران به سر راه تو بودیم ولی
خم ابروت مرا دید و زمن یغما برد

همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت
همه را پشت سرانداخت مرا تنها برد

"علامه طباطبایی رحمة الله علیه"

  • الهام رضوانی گیل کلائی (اندیشه خلاق)

گاهی اگر دعایت مستجاب نشد،

برو و گوشه ای بنشین

زانوهایت را بغل بگیر و یک دل سیر گریه کن

شاید لازم باشد میان گریه هایت بگویی:

"اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا"

خدایا! ببخش آن گناهانم را که دعایم را حبس کرده

 

  • الهام رضوانی گیل کلائی (اندیشه خلاق)

وقتی تو نیستی

نه هست های ما

چونانکه بایدند

نه باید ها ...

مثل همیشه آخر حرفم

و حرف آخرم را

با بغض می خورم

عمری است

لبخندهای لاغر خود را

در دل ذخیره می کنم :

باشد برای روز مبادا !

اما

در صفحه های تقویم

روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هر چه باشد

روزی شبیه دیروز

روزی شبیه فردا

روزی درست مثل همین روزهای ماست

اما کسی چه می داند ؟

شاید

امروز نیز روز مبادا باشد!

وقتی تو نیستی

نه هست های ما

چونانکه بایدند

نه باید ها ...

هر روز بی تو

روز مباداست !

 

"قیصر امین پور"

---------------------------------------------


  • الهام رضوانی گیل کلائی (اندیشه خلاق)

ما در هر دوره از زندگی، از کودکی تا کهنسالی به اشکال متفاوت و حتی مشابهی مورد قضاوت قرار می‌گیریم.
 
نباید فراموش کنیم که افراد دارای نفوذ در زندگی ما متفاوت هستند، مثلا در دوران کودکی، مادر؛ در دوران مدرسه، معلم‌ها؛ در دوران نوجوانی، گروه‌های همسال؛ در دوره جوانی، پدر و برادران و خواهران؛ در دوران بالاتر استادان دانشگاه و روسای مشاغلی که بر عهده می‌گیریم بر زندگی ما تاثیر دارند و در تمام این دوران‌ خانواده، دوستان و اطرافیان و در دوران بالاتر همسر و خانواده همسر و خلاصه افراد گوناگونی طی دوران زندگی روی ما اثر می‌گذارند و حتی در دورانی فرزندان‌مان ما را مورد نقد قرار می‌دهند. از سوی دیگر رشد تفکرات و اندیشه‌های هر فرد در دوران مختلف زندگی دارای فراز و نشیب‌های متعدد است و حتی گاهی تفکرات و اندیشه‌های او شکل متضاد به خود می‌گیرد. این عوامل در کنار عوامل متعدد خانوادگی و اجتماعی دیگر به این منجر می‌شود که هر لحظه در معرض قضاوتی متفاوت با قضاوت قبل و بعد از آن قرار بگیریم.

نقل یک داستان تامل برانگیز

قضاوت نا اگاهانه
زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌کشی کردند.
روز بعد از اولین روز سکونت در خانه ی جدید ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه‌اش در حال آویزان کردن لباس‌های شسته است و گفت: لباس‌ها چندان تمیز نیست. انگار نمی‌داند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباس‌شویی بهتری بخرد.

همسرش نگاهی به او کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباس‌های شسته‌اش را برای خشک شدن آویزان می‌کرد، زن جوان همان حرف را تکرار می‌کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباس‌های تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت:
"یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده‌ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده."

مرد با تامل پاسخ داد: ولی من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره‌هایمان را تمیز کردم.

نتیجه اخلاقی : وقتی که رفتار دیگران را مشاهده می‌کنیم، آنچه می‌بینیم به درجه شفافیت پنجره‌ای که از آن مشغول نگاه‌کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به‌ جای قضاوت کردن ناآگاهانه، در پی دیدن جنبه‌های مثبت دیگران باشیم؟!
----------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت : من عاشقم نسبت به کسانی که گاهی باید با هم دعوا کنیم تا حرف دل هم بفهمیم و عمق علاقه هم بدونیم... این قضاوت نا آگاهانه نیست.. این تنش ناشی از دوست داشتن و انتظارات همراه آن است که لازمه روابط گرم خانوادگی است..  لبخند

  • الهام رضوانی گیل کلائی (اندیشه خلاق)

تصنیف آینه باران

باز آ که جان مرا آیینه باران کنی
شام خزان مرا صبح بهاران کنی
یک آسمان اشک شوق ریزم به دامان تو
گر آسمان مرا لبریز باران کنی
من به رضوان ندهم باغ سر کوی تو را،سلسله ی موی تو را
از کف آسان ندهم خاک سر کوی تو را،سلسله ی موی تو را...




مدت زمان: 4 دقیقه 15 ثانیه

  • الهام رضوانی گیل کلائی (اندیشه خلاق)
آنچه یافت می نشود،آنم آرزوست.

مومن به آنچه خدایم می گوید....

سلام به همه دوستان بزرگوار

سالها قبل نوشتن در این وبلاگ را شروع کردم. قطعا ایرادتی داره، نوشته ها پخته نیست و بعضی چیزا ممکن دیدگاه صد در صدی این روزای من نباشه.. اما ترجیح میدم فعلا همینجا ثبت باشه.. 1402.04.21

آدرس ایمیل ویژه خوانندگان وبلاگ :
andishekhalagh128@Gmail.com


"سپاس از همراهی شما"

آخرین نظرات