بسم الله الرحمن الرحیم
فوعزتک لو انتهرتنی ما برحت من بابک و لاکففت عن تملقک لما ألهم قلبی من المعرفة بکرمک و سعة رحمتک إلی من یذهب العبد إلا إلی مولاه و إلی من یلتجئ المخلوق إلا إلی خالقه إلهی لو قرنتنی بالأصفاد و منعتنی سیبک من بین الأشهاد و دللت علی فضائحی عیون العباد و أمرت بی إلی النار و حلت بینی و بین الأبرار ما قطعت رجائی منک و ما صرفت تأمیلی للعفو عنک و لاخرج حبک من قلبی
به عزتت قسم اگر مرا برانی ، از درگاهت نخواهم رفت و از التماس به پیشگاهت دست نخواهم شست ، زیرا دلم به بزرگواری و رحمت بی پایانت آگاه است. بنده به کجا بگریزد جز دامان پر مهر مولایش ، و مخلوق به کجا پناه برد جز آغوش محبت آفریدگارش ؛ خدایا ! اگر مرا در بند کشی و در میان خلایق از عطایت محرومم کنی و رسوایی هایم را به بندگانت بنمایانی و فرمان دهی که مرا به سوی دوزخ برند و میان من و خوبان فاصله اندازی ، بند امیدم را از تو نمی گسلم و از عفو و بخشش تو مأیوس نمی شوم وهرگز مهر تو از دلم بیرون نمی رود.
"فرازی از دعا ابوحمزه ثمالی"
- ۰ نظر
- ۱۱ شهریور ۹۴ ، ۰۳:۳۲