ما در هر دوره از زندگی، از کودکی تا کهنسالی به اشکال متفاوت و حتی مشابهی مورد قضاوت قرار میگیریم.
نباید فراموش کنیم که افراد دارای نفوذ در زندگی ما متفاوت هستند، مثلا در دوران کودکی، مادر؛ در دوران مدرسه، معلمها؛ در دوران نوجوانی، گروههای همسال؛ در دوره جوانی، پدر و برادران و خواهران؛ در دوران بالاتر استادان دانشگاه و روسای مشاغلی که بر عهده میگیریم بر زندگی ما تاثیر دارند و در تمام این دوران خانواده، دوستان و اطرافیان و در دوران بالاتر همسر و خانواده همسر و خلاصه افراد گوناگونی طی دوران زندگی روی ما اثر میگذارند و حتی در دورانی فرزندانمان ما را مورد نقد قرار میدهند. از سوی دیگر رشد تفکرات و اندیشههای هر فرد در دوران مختلف زندگی دارای فراز و نشیبهای متعدد است و حتی گاهی تفکرات و اندیشههای او شکل متضاد به خود میگیرد. این عوامل در کنار عوامل متعدد خانوادگی و اجتماعی دیگر به این منجر میشود که هر لحظه در معرض قضاوتی متفاوت با قضاوت قبل و بعد از آن قرار بگیریم.
نقل یک داستان تامل برانگیز
روز بعد از اولین روز سکونت در خانه ی جدید ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش در حال آویزان کردن لباسهای شسته است و گفت: لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباسشویی بهتری بخرد.
همسرش نگاهی به او کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن آویزان میکرد، زن جوان همان حرف را تکرار میکرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباسهای تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت:
"یاد گرفته چطور لباس بشوید. ماندهام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده."
مرد با تامل پاسخ داد: ولی من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم.
نتیجه اخلاقی : وقتی که رفتار دیگران را مشاهده میکنیم، آنچه میبینیم به درجه شفافیت پنجرهای که از آن مشغول نگاهکردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به جای قضاوت کردن ناآگاهانه، در پی دیدن جنبههای مثبت دیگران باشیم؟!
- ۰ نظر
- ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۴۸