زائری بارانی ام
سه شنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۳۸ ب.ظ
زائری بارانی ام، آقا به دادم می رسی؟
بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم می رسی؟
گرچه آهو نیستم؛ اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها، به دادم می رسی؟
از کبوترها که می پرسم، نشانـ می دهند
گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟
ماهی افتاده بر خاکم، لبالب تشنگی
پهنه آبی ترین دریا؛ به دادم می رسی؟
ماهِ نورانیِ شب های سیاهِ عمرِ من
ماهِ من، ای ماهِ من؛ آیا به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را بـه چشمت بستـه ام
هشتمین دردانه زهرا(س)، به دادم می رسی؟
باز هم مشهد، مسافرها، هیاهوی حرم
یک نفر فریاد زد: آقا! به دادم می رسی؟
"السلام علیک یا علی بن موسی الرضا"