چیده مان واژه 35 - آنان که رخت سفر بستن، حاضران همیشگی اند...
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۰۶ ب.ظ
آنان که رخت سفر بستن، حاضران همیشگی اند...
سالها در نبودنت نمیدانستم که باید بی قرار بازگشت روزهای گذشته باشم یا دل خسته از روزهایی که قرار است تجربه کنم و تو در آنها غائب باشی...سالهاست عمر خویش را بدون تو میگذرانم و نمیدانم که کجای این سالها عطر حضورت هدایتگر قدم های من بود...
عطر حضورت.... آری این دقیقا همان حلقه گمشده ذهنم بود..
این که تو نیستی، اما هستی... اینکه بودنت برای من دیگر فقط یک جسم نیست تو به بودن ماورائی پیوستی... بودنی که در هر لحظه و در هر خواستن هست...
نمیدانم که تمثیلم درست هست یا نه... اما تو دیگر جزء ذره های هوای اطرافم شده ای... من تو را نفس میکشم... زندگی میکنم و جان میگیرم...
باش حتی اگر فقط عطر بودنت را استشمام کنم..
"یادداشت های ناتمام ، الف - ر"